نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - دیرمولی کامیاران
زندگینامه و خاطراتی از پاسدار شهید بهروز دورخ
بعد از دادن خون، فورا رفتم مقداری کمپوت میوه و خوراکی خریدم تا بخورد. تشکر کرد و یواش گفت روزه هستم! شهید بهروز با زبان روزه خون داد بدون اینکه کسی بفهمد.
کد خبر: ۴۵۹۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۳